شوخی ...






















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


ناجي تنهايي من

از او كه رفته نبايد رنجشي به دل گرفت، آنكه دوستش داريم همه گونه حقي بر ما دارد؛ حتي حق آنكه ديگر دوستمان نداشته باشد. بلكه بايد تنها از خود رنجيد كه چرا بايد آنقدر شايسته ي محبت نباشم كه دوست مرا ترك كند، و اين خود دردي كشنده است....

 

عشق تو

شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد !...

زیبا بود، اما شوخی بود !...

حالا تو بی تقصیری، خدایمان هم بی تقصیر است،

من تاوان اشتباه خود را پس میدهم،

تمام این تنهایی، تاوان جدی گرفتن آن شوخی است ...

 



+نوشته شده در شنبه 12 فروردين 1391برچسب:,ساعت4:50 PMتوسط ناجي تنها | |